به گزارش راهبرد معاصر؛ ارقام منفی برای نفت تگزاس آمریکا همگان را به حیرت واداشت، فروشنده نفت آمریکای حاضر است حتی پولی به خریدار بپردازد که بیاید و نفتش را ببرد ولی امان از دوران کرونایی که حتی این امکان را از آنها سلب میکند، اما کمی به قبلتر برگردیم زمانی که آمریکا با ترتیبات خاصی در جستجوی اقدامات تنبیهی علیه ایران بود، سازوکار این تحریم ها البته جای بررسی دارد، در این یادداشت به سیر تاریخی میپردازیم و در آن آمریکا با ایجاد یک مختصات جدید در بازارهای نفت جهانی یک منجلاب برای اقتصاد داخلی خود درست کرد. فهم قیمت های منفی کنونی را باید در سالها جنگ اقتصاد سیاسی بزرگ ایران و آمریکا فهمید.
پارادیم های انرژی در بازار نفت 7 دهه اخیر
میتوان دوره های مختلف انرژی در دنیا را در دوره های ذیل خلاصه کرد؛
عرضه سهام آرامکو، دو مرحله کاهش سطح تولید اوپک، حمله به البقیق یا موارد متعددی که در 2019 اتفاق افتادند هر کدام در دهه های پیش میتوانست قیمت نفت را با جهش فوق العاده ای روبرو کنند، لکن این امر محقق نشد، همه شواهد نشان میداد که بازار انرژی از فاز کمیابی به فاز فراوانی وارد شده است.
علی رغم شوکهای عرضه قیمت نفت همچنان در زیر پیک قیمتی 2019 خود باقی ماند
تا اینجای کار رفتار بازار چنین به همه نشان میداد که در حال لمس شدن در رابطه با هر شوک و اتفاقی است، ولی سوال اینجاست که چگونه این لمس شدگی برای بازار رخ داد؟ پاسخ را باید از سال 2009 به بعد و تلاشهای آمریکا برای ورود به یک بازار جهانی نفت جستجو کرد.
مکانیسم تحریمی آمریکا علیه ایران در بازار نفت
آمریکا با علم به اینکه نفت چشم اسفندیار ایران است، از سالها پیش یک سازوکار درونی را برای خود تهیه کردند تا بتوانند ایران را از این بازار به در کنند در سبک تحریمی آمریکا همزمان با اعمال فشار برای قطع روزنه های تنفس اقتصاد کشور هدف به منظور حفظ منافع کشور ثالث، آمریکا جریانهای تجاری خود را جایگزین این قطع رابطه میکرد، به عنوان مثال آمریکا با از دور بیرون کردن نفت ایران به مرور(که با اعلام مهلتهای تحریمی همراه بود) نفت شیل خود را جایگزین نفت ایران در بازارها کرد.
وقتی آمریکا از جایی که فکرش را نمیکرد ضربه خورد 1
ورود آمریکا به بازار جهانی البته به مذاق حتی عربستان هم خوش نیامد، داستان از این قرار بود که ورود آمریکا به بازار یک فاز از فراوانی را به بازارها القا میکرد، زمانی که بازار فراوانی نفت را به خود میدید دائما قیمت کاهش پیدا میکرد، اوپک برای جبران اوپک پلاس را تشکیل داد تا تولید نفت کاهش یابد، ولی اتفاقی که می افتاد این بود که حرص و طمع آمریکایی ها تمامی نداشت، آنها سهم بالاتری از بازار را میخواستند، در نتیجه عربستان و روسیه میدیدند که هر چه کاهش تولید را رقم میزنند سهمشان از بازار نیز کاهش می یابد و این سهم به آمریکا تقدیم میشود.
وقتی آمریکا از جایی که فکرش را نمیکرد ضربه خورد 2
ترامپ برای اینکه این حرص تمامیت خواهانه صنایع نفتی خود را ارضا کند پا را فراتر گذاشته و بسیاری از موانع پیش روی آنها را بر میداشت، از جمله به این شرکتها اجازه داده شد تا پساب های خود را در چاههای عمیق بریزند و از شر این هم خلاصی یابند، با این وجود نفت شیل همچنان برای تولیدش حدود 20 تا 30 دلار(بنابر روایت ها و محاسبات مختلف) هزینه تولید داشت و همین هم شد پاشنه آشیل این صنایع؛ با کاهش قیمت نفت به قیمتهای زیر 30 دلار صنعت شیل آمریکا نیز با مشکلات عمده مواجه شد، مسئله جالب این بود که شرکتهای شیل عمدتا شرکتهایی خرد و متوسط هستند و از این لحاظ شکنندگی بالایی در مقابل شوک ها پیدا میکنند.
در خبرها آمده است بانکهای جی پی مورگان چیس اند کو، ولز فارگو اند کو، بانک امریکا کورپ و سیتی گورپ هر یک سرگرم تاسیس شرکتهای مستقل هستند تا کنترل داراییهای نفت و گازی که مصادره میکنند را به آنها بسپارند.
شرکتهای نفت شیل آمریکا به شدت به وامها متکی بودند و اکنون که تقاضا برای نفت به شدت افت کرده و قیمتها سقوط کردهاند و شانس بسیاری از آنها را برای دوام آوردن به صفر تقلیل داده است، با بدترین وضعیت ممکن روبرو شدهاند و حتی توافق اخیر تولیدکنندگان گروه اوپک پلاس برای کاهش چشمگیر تولید نفت نمیتواند به نجات آنها کمک کند.
این وضعیت با توجه به این حقیقت که چاههای جدید بازدهی کمتر از حد انتظاری خواهند داشت، تشدید شده است. بانکها برای دادن وامهای بیشتر به صنعت نفت شیل چند ماه پیش از این که اوضاع وخامت بیشتری پیدا کند، محتاط شده بودند. اکنون بازپرداخت بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار بدهی که شرکتهای نفت شیل با داراییهایشان ضمانت کرده اند، خارج از توان آنهاست و بسیاری از این شرکتها در آستانه ورشکستگی قرار دارند.
فاز فراوانی نفت آمریکا را زمین میزند
دلیل عمده قیمت منفی نفت آمریکا این بود که تمام ذخایر نفتی این کشور(حتی لوله های انتقال) به حداکثر ظرفیت خود رسیدند و دیگر جایی برای ذخیره سازی وجود نداشت، توقف تولید نفت توسط چاههای نفت نیز امر ساده ای نیست و هزینه بر است، واقعیت امر این بود که از حدود 770 تانکر نفت بزرگ موجود در جهان 170 تانکر هم اکنون به عنوان ذخایر روی دریا توسط دلالان بازار نفت مورد استفاده قرار میگیرند تا در زمان مقتضی فروخته شوند، سایر تانکرها نیز در حداکثر ظرفیت خود هستند، در این میان تنها این چین است که گویا ذخایر خالی دارد.
عربستان در ماه جاری اقدام به ارسال 20 تانکر نفتکش بزرگ مقیاس حاوی 40 میلیون بشکه نفت به آمریکا کرده که این میزان 7 برابر رقم ماهانه در شرایط عادی است، این محموله در ماه آینده (می 2020) به خلیج مکزیک رسیده و باقیمانده مخازن نفت آمریکا را پر خواهد کرد و باعث تعطیلی چاههای نفت ایالت تگزاس و داکوتای شمالی خواهد شد!
به نظر میرسد صنعت نفت آمریکا با ادامه پیدا کردن این وضعیت دیگر باید از هستی ساقط شود. توان این کشور دیگر مانند سابق نیست و قدرت ائتلاف سازی او به زوال رفته است، چنانکه تولیدکنندگان نفت هم اکنون لابی های گسترده ای را با عربستان و سایرین انجام میدهند ولی فایده ای ندارد.